دیدار
باران که بند اید فردا دوباره به دیدار تو باز خواهم گشت و حقیقتی کوچک را برایت به ارمغان خواهم اورد. حقیقتی کوچک همان سلام بی جواب همیشه و دست های خالی من که تا دقایقی دیگر زیر همین باران می شویمشان و دسمال کوچکی که نام تو را بر ان نوشته را به گیسوان باد می آویزم باران که بند بیاید فردا دوباره به دیدار تو خواهم آمد.
+ نوشته شده در ۱۳۸۷/۰۱/۱۷ ساعت 13:32 توسط SHERVIN
|